آنیساآنیسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

شیرینی زندگی ما

چهار شنبه سوری

سلام دخترم امسال دومین چهارشنبه سوری بود که با هم بودیم بازم خدارو شکر که کنارمونی عزیزم  تو پارسال خیلی کوچولو بودی .اما امسال تعجب کرده بودی امشب بچه های محله و مرتضی وامیر حسین و....ترقه میترکوندن دوس داشتی ببینی شیطنتشونو  اما میترسیدی الهی قربونت بشم اخه همون موقع هم یاد گرفتی بگی ادیش (اتیش) میخواستم پیش آتیش ازت عکس بگیرم اما ترسیدم اخه خیلی شلوغ بود. اینم از عکسای چهار شنبه سوریت قشنگم   تو این عکس نزدیک آتیش بودی ببین تو چشات استرسو...عزیزممم   عزیزم سوختن غصه هات تو آتیش آرزومه............................ ...
28 اسفند 1392

چندتا از بازیگوشیهای دخترم

دخترم گفته بودم علاقه ی زیادی به پاشنه بلند داری این عکستم ببین من عاشق این عکستم   کفشای منو پوشیده بودی و گوشیه آتا جونم ازش گرفتی خیلی ریلکس راه میرفتیو با گوشی بازی میکردی. اگه از هر کفشی خوشت بیاد حتی مردونه بااااید هرطور شده پا بزنیو باهاش راه بری .گاهی وقتا به خاطر این رفتارات هاپو میشم اما واقعا کاری نمیتونم بکنم باید بپوشی.... یه کاره دیگه ای که بهش خیلی علاقه داری اینه که بشینی تو سبد لباسا واقعا لذت میبری     تو این عکس تلتو خودت زدی به سرت ببین چه خوشگل شدی...     ای جونم عاشقتممم مانیییی       ...
28 اسفند 1392

گوشواره آنیسا...

جوجوی من یادم رفته بود بنویسم  بالاخره گوشاتم سوراخ کردیم البته من حالاحالاها نمیخواستم این کارو بکنم اما خودت مجبورم کردی چون عاشق گوشواره شده بودی فقط دوس داشتی با گوشواره های من بازی کنی بعد اینکه گوشواره منو نشون میدادی دستتو میبردی سمت گوشتو میگفتی ادینا (آز اینا)انقد گفتی تا اینکه 6 اسفند آنه برد و گوشاتو سوراخ کرد.یکم اذیت شده بودی اما تا آنه برات کیک خریده بود اروم شده بودی دستش درد نکنه برات کیک و شمع  گرفته بود .عکساشو من ندارم اما حتما واست میزارم عزیزم اینم  عکس گوشواره هات ...
28 اسفند 1392

دختر 18 ماهه من

سلام عزیزم میدونم خیلی تنبلی کردم مامانی اما واقعا سرم شلوغ بود نمیرسیدم بیامو وبلاگتو آپ کنم... دیگه نمیزارم انقد به تاخیر بیافته عشقمممم عزیز دلم مامانی قربونت بشه که تو انقددد شیرین شدی عشقه من .روز به روز داری بزرگ میشی گاهی وقتا که نگات میکنم به این فکر میکنم که چه زود شدی 18 ماهه عزیزم به اینکه چیزی نمونده بشی 2 ساله باورم نمیشه که دارمت خدارو شکر که هستی عزیزم .ماشالا..دختر خوبی هستی اذیتم نمیکنی خیلی شیطون شدیا اما خوب شیرینی واسم عزیزدلمممم عشقم خیلی زرنگ شدی هرچی میگم سریع متوجه میشی اصلا نمیشه  دیگه گولت زد.دیگه همرو میشناسی دیگهه مثل سابق وقتی غریبه هارو میبینی وحشت نمیکنی. قربونه شیرین زبونیت عزیزم هر چی که بخوای ب...
4 اسفند 1392
1